متن کامل مجادله رويانيان و فردوسي پور
تاريخ : سه شنبه 12 دی 1391برچسب:, | 10:54 | نویسنده : Amir

رويانيان با لحني بسيار تند و عصباني به تکذيب رقم انتقال حقيقي پرداخت و مثل يک بوکسور عصباني تمام ضرباتش را به سمت فردوسي پور پرتاب کرد .

"ايشون بي خود مي کنه . شما هم بي خود مي کني!" اين عين عبارتي بود که عصباني ترين محمدرويانيان تاريخ ، خطاب به عادل فردوسي پور به زبان آورد. به گزارش گل ، مجري نود در اواسط برنامه ، بعد از مصاحبه با وحيدهاشميان ، با بولد کردن خبري که روز گذشته به نقل از سرپرست فجر سپاسي در مهر منتشر شده بود ، قرارداد يک مياياردو دويست و پنجاه ميليون توماني رضا حقيقي را با سبک خود، (گردي چشم و لب هاي جمع شده)پول گزافي قلمداد کرد که تيم هايي مثل گهر با آن مي توانند وضع خود را عوض کنند.
او که سرهنگ عاري ، سرپرست فجر را به عنوان شاهد روي خط آورده بود ، مديرعامل پرسپوليس را هم روي خط آورد تا يکي از يکي به دوهاي مرسوم برنامه 90 را پيش ببرد . جالب اينکه اول کار هم ، لحن عادل شوخ و از موضع بالا بود. او به ميزش کوبيد و گفت:بزنيم به تخته ...وضعتان خوب است ها!
اما مکالمه به طرز عجيبي برخلاف نظر مجري نود پيش رفت. رويانيان ، عصباني از اين انگ مالي (چيزي که براي او و تيمش هزينه هاي جانبي بسياري به ارمغان آورده است)با لحني بسيار تند و عصباني به تکذيب اين رقم پرداخت و مثل يک بوکسور عصباني تمام ضرباتش را به سمت فردوسي پور پرتاب کرد. اين مواجهه ، ابتدا با واکنش عادل ، مواجه شد:آقاي رويانيان، آرام تر. داريم فوتبالي حرف مي زنيم... اما آرامشي در کار نبود. عادل گفت:آقا ما که از خودمون نگفتيم. سرهنگ عاري گفته. و رويانيان بي ملاحظه جواب تندش را به زبان آورد:ايشون بيخود مي کنه. شما هم بيخود مي کني!...و اين دومين باري بود چشم هاي عادل گرد مي شد. اين بار اما او به موضع دفاعي رفته بود. اتفاقي که تقريبا در طول تاريخ 13 ساله برنامه نود ، دوبار و در مکالمه او با واعظ آشتياني و محسن صفايي فراهاني رخ داده بود.
عادل:ما داريم فوتبالي حرف مي زنيم
رويانيان:فوتبالي يعني چي يعني دروغ؟آقاي فردوسي پور من براي شما متاسفم . مربي خارجي تيم ما را که در آستانه توافق با او بوديم ، آن جور به او ياد داديد که چه طور عليه ما بشود...
فردوسي پور:به ما چه ارتباطي دارد؟ يعني يک مربي که 40 سال در همه جاي دنيا کار کرده قرارداد بستن را بلد نيست و نگاهش به برنامه ماست فقط؟
رويانيان :شما 13 سال است که داريد برنامه اجرا مي کنيد آن وقت وضع فوتبال ما اين است.در اين 13 سال کدام کار خوب نشان داده شده؟ فقط دروغ است و دلالي .کدام پديده را بها داديد تا رشد کند؟
فردوسي پور : بياييد فوتبالي حرف بزنيم . ما با هم دعوا نداريم. ما خبر خبرگزاري معتبر مملکت را اعلام کرديم من فردوسي پور که اين رقم را از خودم جنريت (استخراج) نکرده ام.
رويانيان: اين نصيحت ها را براي هم سن و سالهاي خودت بکن.شما با آن حالت و آن قيافه اي که بعد از اعلام رقم مي گيري حرف خودت را مي زني .
من اشتباه کردم که روي خط شما آمدم.ديگر اين کار را نخواهم کرد.من به عنوان يک پاسدار شان خودم را حفظ مي کنم.من نه فوتبال شما را مي خواهم نه 13 سال برنامه شما را .يک دهم کارهايي را که من کرده ام را نمي دانيد،فقط مي خواهيد مديرها را نابود کنيد.من همين فردا حقيقي را به فجر مي دهم و پولم را پس مي گيرم.
فردوسي پور: آقاي رويانيان شما چقدر اگرسيو هستيد.
رويانيان:شما همه ليوان را نمي بينيد. فقط دنبال يزرگنمايي اين چيزها هستيد.
فردوسي پور:آقا ما فقط به شما پرمان نگرفته. در موضوع نکونام هم ما بارها اين بحث را مطرح کرديم تا نهايتا خود جواد آمد اينجا و موضوع را روشن کرد.
رويانيان:آخر با چه استدلالي اين حرف را مي زنيد؟شما خبر داريد؟؟
فردوسي پور :آقاي عاري گفتند. آقاي ياوري گفتند.
رويانيان:آقاي ياوري کجا اين حرف را زد. چرا مغلطه و سفسطه مي کنيد؟
فردوسي پور:حالا شما بگوييد چقدر. يک ميلياردو دويست و پنجاه نه .يک ميليارد و صد که داديد.
رويانيان:شما اين پول را از جيب مبارک پرداخت کرديد؟ خبر داريد؟
فردوسي پور:600 ميليون پول رضايتنامه داديد.
رويانيان:اين خيلي با چيزي که شما اعلام کرديد فرق مي کند.
فردوسي پور:آقاي قدوسي گفته اند 350 ميليون هم به بازيکن داديم
رويانيان:اين رقم خيلي فرق مي کند. من يک پاسدارم و با افتخار به فجر سپاسي کمک کردم چون يک تيم ارزشي است و صادر کننده فرهنگ است . من مديرپرسپوليس هم نباشم اين کار را مي کنم . به خدا من اين رقم را قبول نمي کردم اما اقاي سرهنگ جغفري مديرعامل فجر از من خواستند و گفتند شرايط ان خوب نيست و من به عنوان يک پاسدار پذيرفتم. شما من را مقابل آقاي عاري قرار داديد.
فردوسي پور:من ؟ شما خودتان ...
رويانيان : آخر چه کسي مي تواند به عنوان کارمند دولت اين همه پول بياورد؟مگر مملکت حساب و کتاب ندارد؟پرسپوليس چند سال گرسنه بود و تا کمي پول به خودش ديده همه اين تهمت ها را مي زنند.اين تهمت ها را مي زنيد و مردم هم باور مي کنند و مي شود پايه فشار هاي بعدي به ما ...من شرمم مي آيد از اين فوتبال.مردم هم دارند تمام اينها را باور مي کنند.من از استقلال بيشتر خرج نکردم.همه اش سکوت کرده ام،همه اش خنديده ام،کوه هم که باشد زير اين همه فشار آب مي شود.آقاي فردوسي پور؟چکش نشو روي اعصاب من.مي خواهي پشت پرده فوتبال را بگويم؟من مي توانستم بهترين هافبک دفاعي هاي دنيا را بياورم اما براي بازيکن ايراني ارزش قائل شدم.من کمک کردم و متهم شدم.
فردوسي پور :چرا مثل بارسلونا حمله مي کنيد سردار؟ از همه جهت ها داريد مي زنيد .يک ليوان آب بخوريد...بخوريد تا دوباره با هم حرف بزنيم.
رويانيان :ديگر خسته شده ام.همه دارند من را مي زنند.من شرمنده ام که اين حرف را مي زنم اما گهري ها روزي که به تهران آمدند پول هتل و اتوبوس را نداشتند.من پول دادم و آنها آمدند و در تهران ما را بردند.داور گل آنها را قبول نکرد و من با جرات مي گويم که آنها برنده بودند.اين مديريت است آقاي فردوسي پور.اين اخلاق است.کارهايي که من کرده ام در 50 سال پيش هرگز انجام نشده است.من از اين فوتبال مي روم تا تو از دست من راحت شوي!
فردوسي پور: آقا من چه کار دارم؟شما آدم دوست داشتني اي هستيد .
رويانيان: چرا...باور کنيد 99 درصد دوست دارم بروم و يک درصد مي خواهم بمانم.آن هم به خاطر هواداران.آنها آمدند و گفتند تازه تيم ما دارد جان مي گيرد.به خاطر ذوق آنها ماندني شدم.اما ماندن در فوتبال مثل خوردن زهر است.من بر مي گردم به کار قبلي ام و در لباس خودم شهيد مي شوم.
رويانيان : ماندن در فوتبال برايم مثل خوردن زهر است...به هر حال من از همه عذر خواهي مي کنم که سرشان را درد آوردم.من نوکر همه هستم.اما همه يک سال من را زدند،زدند و زدند!
فردوسي پور:و شما هم من را زديد و زديد و زديد»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • قالب وبلاگ