راهنمای درس تاریخ6
تاريخ : دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, | 13:55 | نویسنده : Amir

 

درس ششم: ايران در زمان محمدشاه و ناصرالدين شاه
پادشاهي محمدشاه:

عباس ميرزا فرزند وليعهد فتحعلي شاه يكسال پيش از پدرش درگذشت و شاه قاجار فرزند او يعني محمد ميرزا را وليعهد خويش ساخت.
محمدشاه در آغاز سلطنت خود ميرزا ابوالقاسم قائم مقام صدراعظم خود را كه از مردان لايق و بزرگ بود به قتل رساند. او از وزراي كاردان تاريخ بود و از نويسندگان زبردست به شمار مي آمد. يكي از حوادث زمان سلطنت محمدشاه لشكركشي او به هرات براي جنگ با حاكم اين شهر است.
حاكم شهر هرات در آن زمان كامران ميرزا نام داشت كه به تحريك انگليسي ها شروع به مخالفت با حكومت ايران كرد و مدعي استقلال شد.

 

  فرقه سازي استعمار:

دولت هاي انگليس و روس از وحدت مسلمانان در ايران به شدت وحشت داشتند. از اين رو كوشيدند تا در ميان مردم تفرقه اندازند و يكي از كارهاي آنان در همين زمينه به وجود آوردن مذهب هاي ساختگي بود. از جمله ي اين مذهب هاي دروغين بابيگري وبهائيگري بود.
ابتدا سيدمحمدعلي بنيانگذار فرقه ي بابيه ادعاي بابيت كرد (باب دو اصطلاح اين فرقه به كسي گفته مي شد كه واسطه ي ارتباط مردم با امام زمان بود) او كمي بعد با صراحت خود را مهدي موعود ناميد و سرانجام ادعاي پيامبري كرد. ادعاي او باعث به وجود آمدن فتنه بزرگي به نام فتنه ي بابيه شد و فرقه ي بابيه را ايجاد كرد كه از طرف روسيه و انگلستان مورد حمايت واقع شد. به دنبال اين ماجرا سيدعلي محمد باب به دست اميركبير كشته شد و پس از حسينعلي نوري رهبري پيروان باب را به عهده گرفت. ميرزا حسينعلي نوري كه به خود لقب «بهاء» داده بود مدتي بعد خود را پيامبري جديد خواند و فرقه ي بهايي را به وجود آورد كه مورد حمايت انگلستان نيز بود.  

 

  ناصرالدين شاه و صدارت اميركبير:

پس از درگذشت محمدشاه فرزندش ناصرالدين ميرزا به نام ناصرالدين شاه به سلطنت رسيد. او حدود پنجاه سال سلطنت كرد و نفوذ بيگانگان و كسب امتيازات بي شمار توسط آنان در دوره ي اين پادشاه رخ داد. ناصرالدين شاه حتي معدود كساني را كه قصد اصلاحاتي داشتند ازميان برد كه از جمله ي آنان ميرزاتقي خان اميركبير بود. ميرزاتقي خان فراهاني كه بعدها به عنوان اميركبير صدراعظم ناصرالدين شاه شد فرزند آشپز قائم مقام بود كه از طريق پدر به اين دستگاه راه يافت. او سپس به دستگاه ناصرالدين ميرزاي وليعهد در تبريز راه يافت.
پس از مرگ محمدشاه‏، ميرزاتقي خان ناصرالدين شاه را به تهران رساند و او را به تخت سلطنت نشاند و خود نيز به دستور شاه مقام صدارت عظمي را دراختيار گرفت. اميركبير با كوشش بسيار القاب و عناوين بيهوده اطرافيان را از ميان برد، اقتصاد كشور را سروسامان داد. حقوق زياد شاهزادگان و درباريان را كم كرد و با رشوه خواري به مبارزه پرداخت. از ديگر كارهاي مهم اميركبير ايجاد مدرسه ي دارالفنون، اعزام افرادي به اروپا براي آموختن حرفه و صنعت و انتشار روزنامه وقايع اتفاقيه بود. اقدامات اميركبير اوضاع آشفته ايران را تاحدي بهبود بخشيد. اما درباريان با ديدن اين اتفاقات نگران شده و با كمك مادرشاه توطئه اي را طرح ريزي كردند و او را از كار بركنار كرده و دستور قتل او را از شاه گرفتند و درحمام فين كاشان به زندگي وي پايان دادند. ( 1268ه.ق)  

 

  استقلال افغانستان:

پس از عزل اميركبير ميرزاآقاخان نوري كه مردي بي كفايت و خائن بود به صدارت رسيد. در همين زمان بود كه افغانستان از ايران جدا شد و به جنگ انگليسي ها افتاد. در زمان ناصرالدين شاه حسام السلطنه حاكم خراسان موفق شد هرات را از جنگ مزدوران انگلستان درآورد. اما انگليسي ها بلافاصله جزيره خارك و شهرهاي خرمشهر و بوشهر را اشغال كردند. اين اقدام دربار ايران را به وحشت انداخت و ميرزا آقامحمدخان نوري به نماينده اش در پاريس دستور داد كه با نمايندگان انگلستان پيمان صلح منعقد كند. به اين ترتيب قراردادي ميان دوكشور به نام قرارداد پاريس بسته شد. به موجب اين قرارداد ايران تعهد كرد كه استقلال افغانستان را به رسميت بشناسد و هرات را تخليه كند و هيچ گونه ادعايي نسبت به آن شهر نداشته باشد. در زمان ناصرالدين شاه قسمت هايي از ايران جدا شد.

 

 

  سيدجمال الدين اسدآبادي:

سيدجمال الدين اسدآبادي شخصيت بزرگي بود كه در دوره ناصرالدين شاه در بيداري مردم ايران و حتي مسلمانان جهان سهم زيادي داشت. سيدجمال الدين در قريه اسدآباد همدان متولد شد.اوپس از آموختن مقدمات علوم ديني در ايران عازم نجف گرديد و پس از بهره گيري از محضر عالمان بزرگي چون مرتضي انصاري به هندوستان رفت.  

 

  او ابتدا كوشيد مسلمانان هند را عليه استعمار انگليس بشوراند اما به دليل سلطه ي همه جانبه انگليسي ها از آن جا به عثماني و مصر سفر كرد. سپس به دعوت ناصرالدين شاه به ايران آمد. او با انديشه هاي اصلاح طلبانه وارد ايران شد اما بعدها دريافت خودِ شاه عامل جلوگيري اجراي اين انديشه هاست. از آن پس از حكومت شاه انتقاد كرد و همين كار سبب تبعيد او از ايران شد. او تا آخر عمر در عثماني زندگي كرد و سرانجام مسموم شد. سيدجمال الدين در مبارزات پرشور ضداستعمالري خود سه هدف عمده داشت كه عبارت بودند از:

1- اتحاد دنياي اسلام بر ضداستعمار
2-
مبارزه با استعمار انگلستان
3-
دفاع از ارزش هاي اسلامي  

 

  ناصرالدين شاه و اعطاي امتياز به بيگانگان:

ناصرالدين شاه به دليل استبداد و ولخرجي هاي فراوان ناچار بود تا امتيازات زيادي به بيگانگان بدهد و مخارج سفرهاي فرنگ خود را تأمين كند. مردم نسبت به اين اخلاق و عملكرد ناپسند او به اعتراض برخاسته و در مواردي نيز موفق به لغو آن ها شدند. ازجمله اين امتيازات عبارت است از:
1-
امتياز رويتر:
اين امتياز از بدترين امتيازاتي بود كه توسط دولت ايران به بيگانگان داده شد. به موجب اين امتياز انحصار احداث راه آهن و بهره برداري از كليه ي معادن و جنگل ها و احداث قنات ها و اداره ي گمرك به يك يهودي انگليسي به نام رويتر واگذار شد. وقتي كه خبر واگذاري اين امتياز منتشر شد با مخالفت هاي شديد مرحوم حاج ملاعلي كني روحاني اول تهران روبه رو گرديد و با اصرار او دولت ايران اين قرارداد را لغو كرد.
2-
امتياز انحصاري توتون و تنباكو:
قرارداد امتياز انحصاري توتون و تنباكو با رضايت ناصرالدين شاه ميان شخص انگليسي به نام تالبوت و ايران بسته شد. برطبق اين قرارداد امتياز انحصاري خريدوفروش تهيه ي توتون و تنباكوي سراسر ايران به مدت پنجاه سال به تالبوت واگذار گرديد و كشاورزان مي بايست تمام محصولات توتون و تنباكوي خود را به نمايندگان انگليس مي فروختند و تالبوت نيز موظف به پرداخت مبلغ 15000 ليره انگليسي و يك چهارم سود سالانه به دربار ايران شد.
دراين زمينه روحانيون علي الخصوص ميرزاحسن آشتياني نماينده ي آيت الله ميرزاحسن شيرازي رهبري مخالفان را برعهده گرفت و بعداز مكاتباتي كه با مراجع نجف صورت گرفت، آيت الله ميرزاي شيرازي استعمال توتون و تنباكو را رسماَ حرام اعلام كرد و اين مسئله باعث شد تا مردم قليان ها را بشكنند و تنباكوها را بسوزانند و سرانجام اين قرارداد لغو شد. در اواخر پادشاهي ناصرالدين شاه و افزايش نارضايتي مردم، سرانجام ميرزارضاي كرماني كه از شاگردان و مريدان سيدجمال الدين بود، وي را يك روز قبل از آغاز جشن هاي پنجاهمين سال سلطنتش به قتل رساند.  

 

  پرسش از متن درس 6:
1-
قائم مقام فراهاني كه بود و چه كرد؟

ج: قائم مقام فراهاني يكي از وزراي كاردان تاريخ ايران و از نويسندگان زيردست به شمار مي آيد. او صدراعظم محمودشاه بود و در دوره كوتاه مدت وزارت خود نظم و امنيت را برقرار ساخت و خدمات بسياري انجام داد.  

 

  2- تهديد انگليسي ها به محمدشاه در مورد تصرف شهر هرات چه بود؟

ج: انگليسي ها تهديد كردند كه اگر ايران به محاصره هرات و تصرف آن ادامه دهد جنوب ايران را تصرف خواهند كرد.  

 

  3- ازجمله مذهب هاي دروغين كه استعمارگران به وجود آوردند.... و.....بود.

ج: بابيت، بهائيت  

 

  4- حسينعلي نوري كه بود و مورد حمايت چه كشوري بود؟

ج: پس از آن كه سيدعلي محمد به دستور اميركبير تيرباران شد ميرزاحسينعلي نوري رهبري پيروان باب را عهده دار شد وي مدتي بعد خود را پيامبر جديدي خواند و فرقه بهائيت را به وجود آورد كه شديداَ مورد حمايت انگلستان بود.  

 

  5- اقدامات اميركبير را نام ببريد؟

ج: اميركبير با كوشش بسيار القاب و عناويني را كه درباريان به اطرافيان خود مي دادند ازميان برده اقتصاد كشور را سروسامان داد، حقوق زياد درباريان و شاهزادگان را كم كرد و با رشوه خواري به مبارزه پرداخت از ديگر كارهاي مهم اميركبير ايجاد مدرسه دارالفنون و اعزام افرادي به اروپا براي آموختن حرفه و صنعت و انتشار روزنامه وقايع اتفاقيه بود.  

 

  6- پس از تصرف هرات توسط حسام السلطنه انگليسي ها كدام مناطق ايران را اشغال كردند؟

ج: جزيره خارك و شهرهاي خرمشهر و بوشهر.  

 

  7- سيدجمال الدين اسدآبادي در كجا متولد شد؟

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • قالب وبلاگ